مستندسازی: چرا و چگونه؟

من عاشق مستندسازی هستم. فکر می‌کنم این کار خسته‌کننده‌ترین فعالیت موردعلاقه‌ام بعد از کدنویسی است. مستندسازی آن‌قدر ارزش بلندمدت برای کسب‌وکار ایجاد می‌کند که هر ساعت وقت‌گذاری روی آن، واقعاً باعث صرفه‌جویی 100 برابر ساعت‌های کاری در کل شرکت می‌شود.

اگر شما یک CTO هستید، مستندسازی همان سلاح مخفی شماست، قهرمان بی‌سر‌و‌صدای استارتاپتان، شوالیه خاکستری که در پشت صحنه توسعه محصول همه چیز را در حرکت نگه می‌دارد. این کار حدس و گمان را از بین می‌برد و جلوی بازاختراع چرخ را می‌گیرد. به آن به چشم بلیت طلایی خود برای ورود فوق سریع اعضای جدید نگاه کنید. این نقشه گنج، تازه‌واردها و حتی کهنه‌کاران بخش‌های دیگر را در مسیر پرپیچ‌و‌خم فرآیندهای استارتاپ شما راهنمایی می‌کند. تیم شما سریع‌تر مسیر خود را پیدا می‌کند، زودتر به اعضایی مؤثر تبدیل می‌شود و بهتر از آنچه انتظار دارید کار می‌کند. همه این‌ها به خاطر این است که شما تصمیم گرفته‌اید چیزها را مکتوب کنید.

اینطور نباشید

حالا یک سؤال برای شما: کدام بهتر است؟

  • نوشتن ایمیلی برای کسی، که تمرکز او را از بین ببرد و از او بخواهید توضیح دهد که یک نرم‌افزار چگونه کار می‌کند،
  • یا پیدا کردن اطلاعات لازم به‌صورت خودکار و پردازش آن با سرعت دلخواه خودتان.

راهنمایی: مورد دوم.


اهمیت مستندسازی

بیایید از پایه شروع کنیم.

تصور کنید که شما یکی از هم‌بنیان‌گذاران فنی یک استارتاپ در مراحل ابتدایی هستید (شاید هم لازم نباشد تصور کنید) و همان‌طور که انتظار می‌رود، در هرج‌و‌مرج غرق شده‌اید. هر روز به‌جای یک مشکل، با ده مشکل روبه‌رو هستید و فقط می‌خواهید یک نفس سالم بکشید قبل از اینکه دوباره درگیر یک مسئله دیگر شوید. چطور از این چرخه بیرون می‌آیید؟ جواب ساده است: مستندسازی.

منظورم فقط نگهداری یک راهنمای ساده یا نوشتن نکات جلسات نیست؛ بله، آن‌ها هم مهم هستند، اما چیزی که منظورم است، ساخت یک فرهنگ است که در آن دانش محدود به افراد نباشد، بلکه در سراسر سازمان قابل‌دسترس باشد.

هر چیزی که نوشته نشده باشد، به معنی منابع هدررفته در آینده و پتانسیلی برای سردرد است. سردرد شما. نمی‌دانم شما چه نظری دارید، اما من ترجیح می‌دهم هیچ سردردی نداشته باشم؛ به همین دلیل است که از ساخت سیستم‌هایی لذت می‌برم که بدون من هم کار کنند. حالا تصور کنید چقدر اطلاعات تاکنون مکتوب نکرده‌اید، و این همان پتانسیل فعلی شما برای غرق شدن در مسائل غیرمنتظره است. برای مثال، فرآیند استقرار پیوسته شما به خاطر به‌روزرسانی یک بسته نرم‌افزاری خراب می‌شود. و فقط باب (Bob) از بخش ایکس می‌داند چطور این مشکل را حل کند. او هم کل هفته مرخصی است.

 مستندسازی سردردها را کمتر می‌کند و مرخصی‌ها را نجات می‌دهد.

مستندسازی در اصل ستون فقرات اشتراک مؤثر دانش است. در مراحل اولیه استارتاپ، وقتی فقط خودتان در حال کدنویسی و ساختن هستید، به اشتراک گذاشتن اطلاعات و بینش‌ها می‌تواند به سادگی صحبت با مدیرعاملتان در آن‌سوی میز باشد. شما دانش و ابزار لازم را برای حل مشکلات در اختیار دارید. اما این خسته‌کننده است، و شما عملاً عامل محدودکننده شرکت هستید. اگر به تعطیلات بروید — اصلاً بی‌خیال؛ شما به تعطیلات نمی‌روید چون همه چیز متوقف خواهد شد.

با رشد استارتاپ، تعداد افراد، پروژه‌ها و پیچیدگی‌ها به‌صورت تصاعدی افزایش می‌یابد. دانش در ذهن شما محبوس می‌شود، ارتباطات پیچیده می‌شود، و پیش از آنکه متوجه شوید، افراد بیشتر وقتشان را صرف پیدا کردن شما برای گرفتن اطلاعات می‌کنند تا اینکه از اطلاعات استفاده کنند. اگر شما یک هم‌بنیان‌گذار فنی هستید، هر ذره از دانشی که در اختیار دارید را استخراج کرده و مکتوب کنید. این کار به‌عنوان منبع حقیقت مشترک عمل خواهد کرد، یک مخزن پویا که خرد جمعی را ثبت و حفظ می‌کند. این خرد می‌تواند به هر کسی در تیم کمک کند تا مشکلاتی را که یک دقیقه پیش نمی‌دانست چطور حل کند، رفع کند. و همچنین به شما این امکان را می‌دهد که به تعطیلات بروید. باور کنید، به آن نیاز دارید.

اول مستندسازی، دوم جلسات

حالا که می‌دانید مستندسازی زندگی شما را آسان‌تر می‌کند و سخت‌تر نمی‌کند، بیایید درباره زمان و کارایی صحبت کنیم.

در دنیای استارتاپ‌ها، زمان باارزش‌ترین ارز است. هر ثانیه‌ای که می‌گذرد، حامل تصمیمات گرفته‌شده، محصولات ساخته‌شده، و بازارهای تسخیر‌شده است. و جلسات بدنام‌ترین دزد این ارز هستند. سوءتفاهم نشود؛ نمی‌گویم همه جلسات بد هستند، اما باید هزینه آن‌ها را در مقابل ارزششان به‌شدت ارزیابی کنیم. به قول بوکوفسکی: “فقط کاری را انجام بده که از روح تو مثل یک موشک بیرون می‌آید.” همین اصل را در مورد جلسات اعمال کنید — فقط زمانی آن‌ها را برگزار کنید که ضروری باشد.

نیاز مداوم به برگزاری جلسات نشانه مشکلی عمیق‌تر است — کمبود مستندات واضح، قابل‌دسترس و قابل‌اعتماد. یک جریان کاری خوب مستندشده نیازی به یک جلسه یک‌ساعته برای شفاف‌سازی ندارد. یک تصمیم مستندشده نیازی به یک اتاق پر از افراد برای فهمیدن منطق پشت آن ندارد. یک پایگاه دانش مستند نیازی به گردهمایی گروهی هر بار که یک عضو جدید به تیم اضافه می‌شود ندارد.

“اما آیا جلسات برای ارتباط ضروری نیستند؟” بله، هستند. اما تعداد زیاد آن‌ها، به‌ویژه اگر ضعیف مدیریت شوند، می‌تواند استارتاپ شما را فلج کند. جلسات این توهم را ایجاد می‌کنند که شما در حال پیشرفت هستید، درحالی‌که در واقعیت، بهره‌وری را متوقف می‌کنند. با کاهش وابستگی به جلسات و تأکید بر ارتباطات غیرهمزمان بر پایه مستندسازی، شما تیم خود را قادر می‌سازید که بدون محدودیت‌های تماس‌های ویدیویی مؤثرتر ارتباط برقرار کنند.

هزینه جلسه گوگل میت

فکر کنید: هر جلسه غیرضروری یک فرصت از دست‌رفته است. این زمانی است که می‌توانست صرف بهبود یک الگوریتم حیاتی شود یا حتی به استراحتی اختصاص یابد که از فرسودگی جلوگیری کند. در اصل، کاهش وابستگی به جلسات فقط درباره بازپس‌گیری زمان نیست؛ بلکه درباره بازپس‌گیری توانایی تمرکز، نوآوری و خلق است — چیزی که شریان حیاتی یک استارتاپ است.

به‌عنوان یک CTO که بارها سختی‌های رشد استارتاپ را تجربه کرده‌ام، می‌توانم به شما اطمینان بدهم: زمان و منابع شما بهتر است صرف مستندسازی شوند تا جلسات. بیشتر جلسات می‌توانند به‌راحتی با یک سند خوب جایگزین شوند؛ سندی که داده‌های مرتبط و راه‌حل‌های پیشنهادی را ارائه می‌دهد و از دیگران بازخورد می‌گیرد.

💡 جلسات معمولاً به‌راحتی از کنترل خارج می‌شوند. شما یک جلسه سریع برای بررسی یک مشکل کوچک ترتیب می‌دهید، و پیش از آنکه بفهمید، درگیر بحثی دو ساعته درباره رنگ دکمه فراخوان به عمل (CTA) در صفحه فرود می‌شوید.

علاوه بر این، جلسات اغلب به نفع بلندترین صداها هستند، نه لزوماً بهترین ایده‌ها. این نوعی تعصب پنهان است که می‌تواند نوآوری و تنوع فکری را سرکوب کند. مستندسازی، از سوی دیگر، این میدان بازی را هموار می‌کند. این امکان را فراهم می‌کند که هر عضو تیم، افکار و بینش‌های خود را بدون توجه به رتبه یا سبک ارتباطی به اشتراک بگذارد. این کار فرهنگ تفکر و تأمل را به جای قضاوت‌های آنی و تصمیمات شتاب‌زده ترویج می‌کند.

شاید فکر کنید ایده خوبی است که یک جلسه عمومی در شرکت برگزار کنید و اعلام کنید که از این به بعد هوش مصنوعی را در همه فرآیندها ادغام می‌کنید. اما آیا واقعاً این‌طور است؟ در هیجان ناشی از بودن در یک استارتاپ پرسرعت، جزئیات به‌راحتی در این طوفان از دست می‌روند. شما چیزی را اشاره می‌کنید، یک شوخی می‌کنید، چیزی را مبهم بیان می‌کنید و ارتباط اشتباه برقرار می‌شود، و پیش از آنکه بفهمید، مسئله دیگری دارید که باید حلش کنید. مکتوب کردن تصمیم و چگونگی شکل‌گیری آن برابر است با وضوح.

هر تصمیم مانند یک آجر در پایه ساختمان در حال رشد استارتاپ شماست، و مستندسازی آن‌ها می‌تواند به‌عنوان یک رکورد مستحکم عمل کند؛ چیزی شبیه به نقشه معماری که فرآیندهای فکری، نگرانی‌ها و منطق پشت آن‌ها را به تفصیل بیان می‌کند. این وضوح می‌تواند در مواجهه با چالش‌های پیچیده‌تر در مقیاس‌های بزرگ‌تر بسیار ارزشمند باشد.

وقتی مستندسازی را وارد فرآیند تصمیم‌گیری خود می‌کنید، به‌عنوان یک مخزن دانش عمل می‌کند. این مخزن شامل زمینه، بینش‌ها و درس‌هایی است که با هر تصمیم به دست آمده است. این مخزن می‌تواند در موقعیت‌های مشابه بعدی مورد استفاده قرار گیرد. شما می‌توانید به آن‌ها ارجاع دهید. این، خودش یک ترفند برای پایدارسازی است.

حالا، به‌عنوان یک CTO، چگونه می‌توانید این کار را تسهیل کنید؟ تیم خود را تشویق کنید تا فرآیند تصمیم‌گیری خود را مستند کنند تا فرضیات، دلایل و نتایج مورد انتظار را شفاف‌سازی کنند. مستندسازی این تصمیمات را به یک استاندارد تبدیل کنید و آن‌ها را در جلسات خود مورد بحث قرار دهید تا فرهنگ بازخورد آزاد و تصمیم‌گیری مشارکتی را ترویج کنید.

زیبایی این رویکرد این است که هر تصمیم را به یک فرصت یادگیری تبدیل می‌کند و در تیم شما ذهنیتی رشدگرا ایجاد می‌کند. این کار به همه اجازه می‌دهد که عواقب انتخاب‌های گذشته را ببینند و ملاحظات پشت آن‌ها را درک کنند و آن‌ها را به تصمیم‌گیرندگان بهتری تبدیل کند.

فرهنگ مستندسازی-محور

فرهنگ مستندسازی-محور یعنی ایجاد یک آگاهی مشترک در استارتاپ خود، نیرویی وحدت‌بخش که همه را به یکدیگر متصل می‌کند. این موضوع صرفاً پیروی سختگیرانه از یک فرایند نیست؛ بلکه دموکراتیزه کردن دانش، حذف موانع سلسله‌مراتبی و تقویت فرهنگ یادگیری است. فرهنگ مستندسازی-محور به این معنا نیست که همه روزشان را صرف نوشتن اسناد کنند. بلکه به معنای ارزش‌گذاری برای مستندسازی و به اشتراک‌گذاری تجربیات است.

این فرهنگ همچنین به این معناست که در هنگام اجرای یک پروژه، مستندسازی باید بخشی از هر کاری باشد. این باید به یک اصل تبدیل شود که درصدی از زمان کارمندان به نوشتن تجربیاتشان اختصاص یابد. این کار فقط برای افزایش بهره‌وری نیست؛ بلکه برای خلق محیطی است که در آن دانش مشترک گرامی داشته شود. این فرهنگ درباره ساختن محصول صرف نیست، بلکه درباره خلق داستانی است—داستانی از رشد جمعی.

کمیک مستندسازی

آشناست؟ مرجع: CommitStrip

نقش شما در این زمینه می‌تواند به‌عنوان یک کاتالیزور و تسهیل‌کننده باشد. همیشه با الگوسازی شروع کنید. فرایندها و تصمیمات خود را مستند کرده و آن‌ها را به‌طور آزادانه به اشتراک بگذارید. همیشه یادداشت بردارید. فرهنگی از بازخورد و یادگیری ایجاد کنید که در آن هر سند نقطه شروعی برای بحث، بهبود و نوآوری باشد. اگر قرار است تصمیمی گرفته شود، از یک سند شروع کنید، نه جلسه. اگر بحثی درباره مزایا و معایب وجود دارد—با یک سند شروع کنید.

💡 به‌عنوان یک مدیر فناوری (CTO)، افراد به شما نگاه می‌کنند و از شما الگو می‌گیرند. چون هر چیزی که شما در زمینه شرکت خود انجام می‌دهید، راه درست انجام آن تلقی می‌شود. این موضوع یک شمشیر دو لبه است؛ بنابراین در انتخاب الگویی که برای دیگران ارائه می‌دهید، دقت کنید.

با تشویق همکارانتان به مستندسازی فرایندها، تصمیمات و آموخته‌هایشان، نشان می‌دهید که به بینش‌ها و تجربیات آن‌ها ارزش می‌دهید. این کار حس مالکیت و مشارکتی فراتر از نقش‌ها و وظایف تعیین‌شده ایجاد می‌کند. آن‌ها به مشارکت‌کنندگان فعال در پایگاه دانش شرکت و موفقیت آن تبدیل می‌شوند.

به کسانی که مستندات خوبی می‌نویسند، تشویق و تبریک بگویید. این کار را به‌صورت عمومی انجام دهید. به کسانی که به مستندسازی علاقه‌مند هستند، افتخار کنید.

ابزارها

سپس، ابزارهایی به اعضای تیم بدهید که مستندسازی را آسان کنند. ابزاری پیدا کنید که متناسب با نیازها و جریان کار تیم شما باشد، چه یک درایو مشترک، Notion، Confluence، GitLab یا هر پلتفرم مدیریت دانش دیگری. صدها گزینه وجود دارد. به یاد داشته باشید، هرچقدر مستندسازی را برای تیم خود آسان‌تر کنید، احتمال انجام آن بیشتر می‌شود.

قالب‌ها و راهنماها آماده کنید. به آن‌ها به‌عنوان DNA مستندسازی فکر کنید—آن‌ها ساختار، انسجام و پیش‌بینی‌پذیری را فراهم می‌کنند که اجازه می‌دهد دانش شما به‌طور مؤثر در سراسر سازمان تکثیر و گسترش یابد. این کار پیچیده و زمان‌بر است، اما پس از آماده شدن، همه چیز آسان‌تر می‌شود.

نمونه مستندات Notion

قالب‌ها اطمینان می‌دهند که اطلاعات در یک فرمت استاندارد ثبت می‌شوند، که فهم و مقایسه آن‌ها را آسان می‌کند. از طرف دیگر، راهنماها “قوانین بازی” را مشخص می‌کنند و اطمینان می‌دهند که همه می‌دانند چه چیزی را مستند کنند، چگونه این کار را انجام دهند و کجا آن را پیدا کنند.

💡 چک‌لیست‌ها ایجاد کنید، فرایندهای بازبینی راه‌اندازی کنید و کنترل نسخه‌ها را تنظیم کنید. این ابزارها زنجیر نیستند؛ آن‌ها کمک می‌کنند مستندات شما با یک صدا، یک لحن و یک سبک سخن بگوید.

مستندسازی را به بخشی از ارزش‌های شرکت خود تبدیل کنید. تیم خود را تشویق کنید که آن را نه به‌عنوان یک کار اضافی، بلکه به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از کارشان ببینند، به همان اندازه که نوشتن کد حیاتی است. آن را به بخشی روتین از ارزیابی عملکرد و جلسات بازخورد تبدیل کنید. از آن‌ها بخواهید آن را بهبود دهند و از آن‌ها بخواهید ایرادات فرایندهای شما را پیدا کنند.

با پیشرفت استارتاپ شما، نیازهای مستندسازی آن نیز تغییر خواهد کرد.

افراد

اختصاص یک تیم یا فرد مخصوص برای مستندسازی در یک استارتاپ نوپا ممکن است تجملی به نظر برسد. اما باور کنید یکی از هوشمندانه‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها است. چرا؟ چون دانش شریان حیاتی استارتاپ شماست، و یک تیم اختصاصی برای مستندسازی مانند سیستم گردش خون عمل می‌کند و اطمینان می‌دهد که این دانش حیاتی به‌طور آزادانه و کارآمد در سراسر سازمان جریان دارد.

💡 البته نیازی نیست یک تیم کامل باشد. حتی یک نفر که فقط روی بهبود مستندسازی متمرکز باشد، می‌تواند یک دارایی بزرگ باشد.

مزایا فراتر از مدیریت ساده دانش است. تیم مستندسازی شما می‌تواند با پر کردن شکاف‌های بین تیم‌ها، تسهیل همکاری میان‌وظیفه‌ای و حذف موانع، اثربخشی کلی سازمانی را افزایش دهد. آن‌ها مانند چسبی هستند که ذهن همه اعضای تیم را به هم متصل می‌کند.

مقاومت

همه از این ایده خوششان نخواهد آمد. اگر استارتاپ شما چند سالی قدمت داشته باشد، احتمالاً مقاومت‌هایی وجود خواهد داشت. به یاد داشته باشید، شما فقط با کد سر و کار ندارید؛ بلکه با انسان‌ها سروکار دارید. ترس‌ها، راحتی‌ها و تردیدهای آن‌ها به‌اندازه هر باگ فنی واقعی هستند. باید با همان سطح صبر به آن‌ها رسیدگی شود.

یکی از مؤثرترین روش‌های مقابله با مقاومت، تعامل است. به نگرانی‌های تیم خود گوش دهید، دیدگاه‌های آن‌ها را درک کنید و ترس‌هایشان را رفع کنید. مزایا، بهره‌وری و آزادی که یک فرهنگ مستندسازی-محور می‌تواند به ارمغان بیاورد را به آن‌ها نشان دهید. و تکرار می‌کنم—رفتاری که می‌خواهید ببینید را مدل‌سازی کنید، اولین کسی باشید که مستند می‌کند، به اشتراک می‌گذارد، یاد می‌گیرد و نشان می‌دهد که چقدر این کار می‌تواند فوق‌العاده باشد.

اتاق بایگانی

افرادی را که جرات می‌کنند وارد این مسیر شوند و مسائل را رفع کنند، تشویق کنید.

کسانی را که این فرهنگ را می‌پذیرند—پیروزی‌ها، تلاش‌ها و پیشرفت‌هایشان به سمت یک رویکرد مستندسازی-محور—جشن بگیرید. این کار نه‌تنها آن‌ها را تشویق می‌کند بلکه الهام‌بخش دیگران نیز خواهد بود.

این‌که “همه از این موضوع خوششان نمی‌آید” تنها مشکل شما نیست. خود مستندات نیز در ابتدا ممکن است کامل نباشد و حتی خیلی بد باشد. اشکالی ندارد، وحشت نکنید. به یاد داشته باشید، این یک موجود زنده است که برای تکامل به زمان نیاز دارد. به‌عنوان مدیر فناوری (CTO)، نقش شما این است که اطمینان حاصل کنید کیفیت مستندات شما با گذشت زمان رشد می‌کند. این کار پلیسی نیست؛ بلکه پرورشی است.

مشخصات مستندسازی خوب

این بخش بیشتر شامل افکار ذهنی و شخصی من درباره این است که مستندسازی خوب باید چگونه باشد.

اول از همه، وضوح و اختصار. منظور، ساده‌سازی مفاهیم پیچیده به بخش‌های قابل‌فهم، حذف موارد اضافی و تمرکز بر نکات مهم است. سند شما نباید یک رمان طولانی باشد؛ بلکه باید راهنمایی باشد که دیگران بتوانند از آن پیروی کنند.

  • به‌عنوان مثال، در Notion می‌توانید اطلاعات را به روش‌های مختلف برجسته کنید.
  • اگر متن بیش‌ازحد خشک به نظر می‌رسد، نیاز به بازنویسی دارد.
  • از تصاویر و ویدئوهای توضیحی استفاده کنید.
چارچوب Diátaxis

چارچوب Diátaxis برای نوشتن مستندات

سپس به ساختار و سازماندهی می‌رسیم. شما به یک قالب نیاز دارید که منطقی و قابل درک باشد. اگر افراد نتوانند چیزی را که به دنبال آن هستند پیدا کنند، سردرگم و ناامید می‌شوند. سند شما باید راهنمای آن‌ها باشد، نه عامل سردرگمی.

– آن را به صفحات تقسیم کنید و اسناد مرتبط را به هم لینک دهید.
– یک فهرست مطالب ایجاد کنید.
– قابلیت “بعدی/قبلی” را اضافه کنید تا به کاربران پیشنهاد دهید کدام سند دیگر ممکن است مفید باشد.

در مرحله بعد، دسترسی‌پذیری و کشف‌پذیری مطرح می‌شود. سند شما نباید مثل یک کتابچه محرمانه در گوشه‌ای از یک کتابخانه قدیمی پنهان باشد. این یک منبع زنده و پویاست که باید به‌راحتی در دسترس و قابل یافتن باشد.

  • از برچسب‌ها و دسته‌بندی‌ها استفاده کنید و اطلاعات را به خوشه‌های مختلف تقسیم کنید.
  • از جستجوی تمام‌متن یا جستجوی هوش مصنوعی مبتنی بر بردار بهره ببرید.

و در نهایت، و این موضوع بسیار مهم است، سند شما یک بنای تاریخی نیست. چیزی نیست که یک‌بار بسازید و آن را فراموش کنید. این یک موجود زنده و در حال رشد است که به‌روزرسانی و نگهداری مداوم نیاز دارد. سازمان شما تغییر می‌کند، دانش شما گسترش می‌یابد، و سند شما باید این تغییرات را منعکس کند.

– تاریخ آخرین تغییرات را ثبت کنید و مواردی را که بیش از یک سال از آن‌ها گذشته، به‌روزرسانی کنید.
– مسئول نگهداری این اطلاعات را مشخص کرده و مرتباً آن را به‌روزرسانی کنید.

در اینجا چند سیستم مستندسازی متن‌باز را پیشنهاد می‌کنم که می‌توانید برای الهام گرفتن بررسی کنید:

  • Basecamp – یک راهنمای کارکنان به‌خوبی نوشته‌شده
  • Gitlab — راهنمای Gitlab شامل 2000 صفحه مستند است که نسخه‌گذاری شده و دائماً به‌روزرسانی می‌شود. مطالعه آن را اکیداً توصیه می‌کنم.
  • Strapi – با الهام از شفافیت رادیکال Gitlab، این نیز یک مستندسازی خوب برای مطالعه است.
  • Remote.com – یک مثال خوب دیگر

عدم وجود یک راه‌حل جادویی

مدتی است که از مزایای مستندسازی می‌گویم. تا اینجا که همراه بودید، ممنونم. اما بگذارید یک لحظه هیجان‌زدگی را کنار بگذارم: مستندسازی، با وجود تأثیرگذاری‌اش، یک راه‌حل جادویی نیست. قرار نیست مثل یک ابرقهرمان ظاهر شود و استارتاپ شما را از همه مشکلات نجات دهد. این فقط یک ابزار است و مثل هر ابزار دیگری محدودیت‌های خودش را دارد. همچنان با مشکلاتی مواجه خواهید شد… اما کمتر.

مستندسازی، با اینکه ابزاری مؤثر برای همکاری است، جای تعامل انسانی را نمی‌گیرد. نمی‌تواند جزئیات ارتباطات رودررو، ارزش بازخورد فوری یا پیوندی را که هنگام کار گروهی روی یک مسئله دشوار شکل می‌گیرد، بازسازی کند. رفاقتی که در این جلسات یا حتی گپ‌های غیررسمی ایجاد می‌شود، برای تقویت فرهنگ کاری سالم و افزایش انگیزه تیم ضروری است. اگر تمام تعاملات انسانی را با مجموعه‌ای از اسناد جایگزین کنید، تیم خود را در مسیر انزوا و عدم ارتباط قرار داده‌اید که نتیجه آن مشارکت پایین خواهد بود.

فرایند مستندسازی به خودی خود می‌تواند زمان‌بر باشد. نوشتن یک سند عملی، مختصر، و قابل‌فهم هنری است که نیاز به دقت، وضوح فکری، و توانایی ساده‌سازی دارد. برخی ممکن است بگویند زمانی که صرف تهیه این اسناد می‌شود، می‌تواند در جای دیگری بهتر استفاده شود. و تا حدی هم درست می‌گویند. اگر بخواهید هر جزئیات کوچکی را مستندسازی کنید، به یک کتابخانه عظیم و پیچیده تبدیل می‌شود که ممکن است به‌اندازه یک جنگل انبوه غیرقابل‌استفاده باشد.

🚨 تا حالا پیش آمده مقاله‌ای را ببینید که 2000 کلمه مقدمه برای همان یک جمله‌ای دارد که مشکل شما را حل می‌کند؟ مستندسازی بیش‌ازحد هم می‌تواند همین حس را ایجاد کند.

و در نهایت، با وجود تمام تلاش‌های شما، مستندسازی می‌تواند خیلی زود قدیمی شود. فناوری تغییر می‌کند، فرایندها به‌روز می‌شوند، و چیزی که یک ماه پیش مرتبط بود ممکن است امروز دیگر به‌کار نیاید. به‌روز نگه داشتن مستندات نیاز به نظارت مداوم و نگهداری مرتب دارد که برای یک استارتاپ در حال رشد سریع و با منابع محدود می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

نتیجه‌گیری

نصیحت من به تمام علاقه‌مندان جوان حوزه فناوری، مدیران مهندسی آینده، و CTOهای در راه ساده است: عشق به مستندسازی را در خود پرورش دهید. شاید این کار را یک وظیفه، یک فکر بعدی، یا حتی کاری آزاردهنده بدانید. اما به من اعتماد کنید: مستندسازی فقط یک وظیفه در فهرست کارهای روزانه شما نیست؛ بلکه ستونی برای موفقیت و پلی است که ایده‌ها، افراد، و چشم‌اندازها را به هم متصل می‌کند. به آن نه به‌عنوان یک بار، بلکه به‌عنوان فرصتی برای یادگیری، اشتراک‌گذاری، و ایجاد تأثیر نگاه کنید.

با قدم‌های کوچک شروع کنید، اما همین امروز شروع کنید. منتظر یک استراتژی بزرگ یا یک ابزار کامل نباشید. از مستندسازی کدها، تصمیمات، و آموخته‌های خود شروع کنید. آن را به بخشی از جریان کاری روزانه خود تبدیل کنید، نه یک وظیفه آخر وقت. و همان‌طور که پیش می‌روید، این فرهنگ مستندسازی را در تیم‌ها، پروژه‌ها، و سازمان خود تزریق کنید. سیستم‌ها و فرایندهایی ایجاد کنید که مستندسازی را تشویق و تسهیل کند.

اگر قرار باشد از این مقاله فقط یک نکته را با خود ببرید، این شعار را به خاطر بسپارید: “مستندسازی برای توانمندسازی، مستندسازی برای رشد.” این فلسفه را بپذیرید و از تحولاتی که ایجاد می‌کند، نه فقط در مسیر حرفه‌ای‌تان بلکه در دیدگاه‌تان نسبت به دنیای فناوری، شگفت‌زده خواهید شد.

©دوات با هدف دسترس‌پذیر کردن دانش انگلیسی در حوزه صنعت نرم‌افزار وجود آمده است. در این راستا از هوش مصنوعی برای ترجمه گلچینی از مقالات مطرح و معتبر استفاده می‌شود. با ما در تماس باشید و انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق صفحه «تماس با ما» در میان بگذارید.